می دانید هراند دینک که بود

در راهپیمایی روز ۲۴ آوریل در تهران، تظاهرکنندگان تعداد زیادی عکس هراند دینک حمل می‌کردند که روی یکی از آن‌ها نوشته شده بود «دینک روزنامه‌نگار شهید ارمنی». هراند دینک سردبیر نشریه آگوس بود که به زبان ترکی در استانبول منتشر می‌شد و در ژانویه سال ۲۰۰۷ جلوی ساختمانی که تحریریه آگوس در آن بود، به ضرب گلوله جوانی وابسته به گروه‌های نژادپرست ترکیه کشته شد. دینک پیش از آن نیز یکی دو بار به جرم اهانت به هویت ترک (که در قانون اساسی ترکیه جرم محسوب می‌شود) محاکمه شده بود. او بخصوص در دهه‌ها آخر عمرش درباره قتل عام ارامنه در سال‌های جنگ جهانی نخست با سازماندهی حزب اتحاد و ترقی سخن می‌گفت و به سبب شجاعت خود مورد تحسین بسیاری از روشن اندیشان ترکیه و مورد نفرت متعصبان بود. امّا نگاه دینک به مسأله کشتار ارامنه و مناسبات ارامنه و ترک‌ها با دیدگاه رایج در میان احزاب سیاسی ارمنی، از جمله داشناکسوتیون، به کلّی فرق می‌کرد. او در سال ۲۰۰۶ به دعوت موسسه تحقیق و ترجمه هور به تهران آمد و در گردهمایی درباره «های داد» (دادخواهی ارمنی) شرکت کرد و همان جا درباره دیدگاه‌های خود سخن گفت. او از جمله گفت:
«من واقعیتِ خود، تاریخ خود را می‌دانم، می‌دانم که دردی را که بر پدرانم گذشت بر دوش خویش حمل می‌کنم و باور نمی‌کنم که فرانسه، آلمان و دیگران موضوع شناسایی نژادکشی ارامنه را در مناسبات خود با ترکیه به عنوان اهرم مورد بهره‌برداری قرار نمی‌دهند. از این نظر طرز فکر من فرق می‌کند و با ترک‌ها هم که صحبت می‌کنم از آن‌ها هم چیزی انتظار ندارم. من تنها سعی می‌کنم که آن‌ها واقعیت‌ را بفهمند، تمام تلاش من همین است. بگذار آن‌ها واقعیت را بدانند و وجدان‌شان به سخن در آید. این کار را می‌کنند؟ اگر بکنند، به نفع خودشان است، چیزی عاید من نمی‌شود».هراند دینک معتقد بود که گره عقده نسل‌کشی در مناسبات میان ارامنه و دولت ترکیه از راه برقراری دموکراسی در ترکیه امکان‌پذیر است. قتل تاسف‌بار چنین روشنفکری و تشییع جنازه باشکوهش که طی آن‌ها هزاران نفر ترک و ارمنی با شعار «ما همه ارمنی هستیم، ما همه هراند دینک هستیم» در آن شرکت کردند از دو پاره‌گی جامعه ترکیه در مسأله رویارویی با تاریخ‌شان حکایت می‌کند. دینک اصراری بر به کارگیری واژه نسل‌کشی نداشت. از دید او مهم این بود که شهروندان ترک و ارمنی ترکیه یکدیگر را بفهمند. او، همان طور که در نقل قول بالا می‌گوید، به نیات دولت‌های بزرگ با دیده سوء ظن می‌نگریست. او جنبش کردهای ترکیه را می‌شناخت و هرگز از ادعای ارضی و بازگشت ارمنستان غربی به ارمنستان سخن نگفت.
دیدگاه هراند دینک با احزاب و گروه‌هایی که از بازگشت اراضی ارمنستان غربی (سرزمین‌های شرق ترکیه امروز) سخن می‌گویند، راهبرد اصلی‌شان شناسایی نژادکشی ارامنه در پارلمان‌های کشورهای مختلف دنیاست و همه امکانات‌شان را به کار می‌گیرند تا اوباما برای نامیدن فاجعه کشتار ارامنه لفظ جنوساید به کار ببرد، فرق می‌کند. می‌توان دیدگاه‌های دینک را مورد نقد قرار داد. می‌توان او را خیال‌پرداز دانست یا واقع‌گرا، می‌توان در ارزیابی دستاوردهای روش او با هم اختلاف داشت، امّا تردیدی نیست که او راهی را انتخاب کرده بود که با راه شناسایی قتل عام در پارلمان کشورهای غربی فرق داشت. وقتی چنان رفتار می‌کنیم که گویی او هم همان را می‌گوید که برگزارکنندگان راهپیمایی ای مانند راهپیمایی روز بیست‌وچهار آوریل امسال در تهران، مرتکب رفتاری می‌شویم که دور از صداقت است.
۲۴ آوریل امسال در تهران توجه به هراند دینک به راهپیمایی آن روز محدود نمی‌شد. روز ۲۵ آوریل در انجمن فرهنگی ارامنه تهران سخنرانی‌ای برگزار شد که سخنران اصلی آن روبیک سرداریان درباره دیدگاه‌های هراند دینک سخن گفت و مخاطبان خود را به اندیشیدن درباره این دیدگاه‌ها فرا خواند. طبیعی است که این رویداد را یک اتفاق ساده تلقی نکنیم. انجمن فرهنگی ارامنه و دیگر گروه‌ها و افراد غیرداشناک و سابقاً هوادار ارمنستان، بعد از استقلال ارمنستان تا امروز، در دیدگاه‌های استراتژیک خود در زمینه مسأله نسل‌کشی و دادخواهی، تفاوتی با حزب داشناکسوتیون نداشته‌اند. آیا برگزاری سخنرانی با این موضوع را باید چنین تعبیر کنیم که آن‌ها تصمیم گرفته‌اند در این زمینه خط مشی متفاوتی در پیش بگیرند؟ آیا قرار است من بعد در مناسبات گروه‌های سیاسی-فرهنگی جامعه ارامنه ایران شاهد شکل‌گیری مرزبندی‌ها حول خط مشی‌های سیاسی مشخص باشیم و نه صرفاً تکرار مکررات درباره «بالا کشیدن پول» و «سوء استفاده مالی در فروش ملک و املاک». برای چنین نتیجه‌گیری‌هایی هنوز زود است، امّا شاید آغاز سخن گفتن از دینک واقعی، مقدمه چنین تحولاتی باشد.
دوهفته نامه “هویس” شماره ۱۴۶
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲

Be the first to reply

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *