آیا ارمنیها اقلیت هستند؟ آیا اقلیت بودن بد است؟

هر از گاهی شنیده می‌شود که برخی از صاحب‌منصبان ارامنه برای این که بر ایرانی بودن خود و پای‌بندی‌شان به وظایف شهروندی‌شان و تاکید بر این که خود را در ایران بیگانه نمی‌دانند، از این که آن‌ها را اقلیت دینی می‌خوانند اظهار گله‌مندی می‌کنند. این را در جلسات مشترکی که از سوی دفتر امور اقلیت‌های دینی وزارت ارشاد با حضور نمایندگان اقلیت‌های گوناگون و مسئولان دولتی نظام تشکیل می‌شود شنیده‌ام. برخی از چهره‌های فرهنگی کشور، از جمله آیدین آغداشلو در برنامه ارمنیان ایران که بهمن ماه سال گذشته در خانه هنرمندان برگزار شد، همین حرف را زده‌اند. در گزارش ایسنا در این باره می‌خوانیم: این هنرمند نقاش همچنین به باورنداشتنش به واژه “اقلیت” اشاره کرد و افزود: گمان نمی‌کنم در اقلیت و اکثریت بودن، تفاوتی در جایگاه یک جامعه داشته باشد.

گمانم در این جا با یک سوء تفاهم بزرگ سروکار داریم. با توجه به این که دین رسمی کشور در قانون اساسی اسلام و مذهب شیعه به عنوان دین اکثریت مردم کشور ذکر شده است، اصل سیزدهم قانون اساسی به حضور اقلیت‌های دینی (زرتشتی، کلیمی، مسیحی) در کشور اشاره کرده و تاکید کرده است که آن‌ها “در حدود قانون‏ در انجام‏ مراسم‏ دینی‏ خود آزادند و در احوال‏ شخصیه‏ و تعلیمات‏ دینی‏ بر طبق‏ آیین‏ خود عمل‏ می‌کنند”.

از سوی دیگر واژه اقلیت هیچ بار منفی و تحقیرآمیزی ندارد. اگر هم کسی چنین احساسی دارد، تلویحاً در ذهن خود در اکثریت بود را فضیلتی می‌داند و به گمانم بیشتر باید به ساختار ذهنی و اندیشه‌گی خود را اصلاح کند. اقلیت بودن ارمنی‌ها، زرتشتی‌ها، یهودی‌ها و … در ایران یک واقعیت است (فاکت است) بار ارزشی ندارد. امّا تاکید بر حضور اقلیت‌ها نه تنها زیان‌آور نیست، بلکه توجه دادن به موقعیت خاص بخشی از جامعه و گروهی از شهروندان کشور است. مقصود از موقعیت خاص نیز این است که این گروه‌ها باورهای دیگر، عادات و رسوم دیگر و پیشینه تاریخی و شیوه زیست و فرهنگ متفاوتی دارند و چون در اقلیت‌اند، بیم آن می‌رود که این موقعیت خاص شناخته نشود و حقوقی که بر آن مترتب است پایمال شود. در واقع به رسمیت شناختن حضور اقلیت‌ها مقدمه و بستر رعایت حقوق خاص آن‌هاست علاوه بر حقوقی که در قانون اساسی برای همه شهروندان پیش‌بینی شده است.

لفظ اقلیت یا minority در همه کشورها به کار برده می‌شود و اتفاقاً این روزها این کاربُرد به اقلیت‌های قومی یا دینی محدود نمی‌شود. بلکه همه گروه‌هایی را در بر می‌گیرد که به دلایلی با اکثریت آحاد جامعه تفاوت دارند و به خاطر این تفاوت باید جامعه حقوق خاصی برای آن‌ها قائل شود. مثلاً حقوق معلولان یا حقوق بیماران خاص. حتی برخی‌ها قوت دموکراسی در یک جامعه را در رفتاری که این جامعه با اقلیت‌های خود می‌کند می‌سنجند. به جای این که بر واژه اقلیت حساسیت داشته باشیم، باید بر رعایت حقوق اقلیت و برابری حقوق آن با حقوق اکثریت پافشاری و تاکید کنیم.

پرسش این نیست که ارمنی‌ها (و آسوری‌ها، زرتشتی‌ها، …) اقلیت هستند یا نه. پرسش این است که آیا حقوق این اقلیت‌ها رعایت می‌شود؟ آیا در اقلیت بودن باعث دسترسی کمتر آن‌ها به رده‌های بالا و متوسط مدیریتی کشور می‌شود یا نه؟ آیا دولت سهم خود را در تامین هزینه آموزش و پرورش به زبان مادری برای این اقلیت‌ها فراهم می‌کند یا خیر؟ با حذف واژه اقلیت کاری نخواهیم کرد جز پاک کردن صورت مسأله و انکار این واقعیت که در کشور ایران گروه‌هایی از مردم زندگی می‌کنند که دین و عادات و زبان‌ و … شان با اکثریت جامعه فرق می‌کند، امّا با وجود این جزء شهروندان این جامعه هستند و با باقی شهروندان حقوق برابری باید داشته باشند و علاوه بر این آزادی‌هایی خاص تا بتوانند به راحتی به شیوه مانوس خود زندگی کنند، زبان خاص خود را به فرزندان‌شان آموزش دهند و … با حذف واژه اقلیت مانع از توجه به این موضوع می‌شویم.

ارامنه چه نوع اقلیتی هستند؟ از نظر رسمی، اقلیت دینی‌اند. ارامنه مسیحی‌اند. امّا آسوری‌ها هم مسیحی‌اند. منتها تفاوت است بین این دو. از نظر پیشینه تاریخی و فرقه دینی و عادت‌های فرهنگی و زبان با هم فرق می‌کنند. پس صرفاً اقلیت دینی تلقی کردن ارمنی‌ها بیانگر کلّ واقعیت نیست. شاید اقلیت قومی مناسب‌تر باشد. در غرب از اقلیت‌های قومی ethnic minorities صحبت می‌شود. خود ارمنی‌ها خود را “آزگائین پُکراماسوتیون” azgaeen pokramasootyoon می‌خوانند. “پُکراماسوتیون” به معنی اقلیت است و “آزگائین” یعنی ملّی. به عبارت دیگر ارمنی‌ها خود را اقلیت ملّی می‌دانند. این صفت ملّی ارجاع می‌دهد به ملّت ارمنی. در باور عمومی مردم ارمنی، ملّتی ده میلیونی که در سراسر جهان پراکنده است. تفاوت در واژه‌ها از تفاوت در تلقی جامعه ارامنه ایران از خود و تلقی جامعه ایرانی و به طور خاص حکومت از این جامعه می‌کند. برای این که بتوانیم این تفاوت را ریشه‌یابی و تحلیل کنیم باید بپذیریم که در جامعه ایران اکثریتی وجود دارد و اقلیتی، یا اقلیت‌هایی. به عبارت دیگر تفاوت‌هایی. کسانی که از به کار بردن واژه اقلیت می‌رنجند و تلویحاً خواهان حذف آن هستند باید بدانند که این اعلان همگانی که همه عین هم هستند و هیچ فرقی با هم نداریم هیچ فایده‌ای نه به حال اقلیت‌ها دارد نه به حال اکثریت، چون اکثریت خیالش راحت می‌شود که همه مثل همیم و هیچ فرقی با هم نداریم. در حالی واقعیت جز این است. نه تنها نباید از این که ما را اقلیت می‌دانند (که آشکارا هستیم) ناراحت شویم، بلکه باید این را دستاوردی بدانیم که در قانون اساسی ما را به عنوان اقلیت به رسمیت شناخته‌اند. در واقع مادّه‌ای از قانون اساسی که در بالا به آن اشاره کردیم مبنای قانونی و حقوقی پی‌گیری خواست‌های ویژه‌ای است که به وضعیت اقلیت بودن ما بستگی دارند.

قانون اساسی با به رسمیت شناختن اقلیت‌های دینی پایه قانونی خوبی برای پرداختن به حقوق اقلیت‌ها فراهم آورده است. امّا برای تنظیم قانون موضوعه شناخت دقیق‌تر اقلیت‌ها و شاخه‌های گوناگون آن‌ها ضروری است. مسئولان جمهوری اسلامی در امور اقلیت‌ها به تجربه به این تفاوت‌ها و ویژگی‌های گروه‌های مختلف و تلقی هریک از خود و از مناسبات‌شان با جامعه بزرگ آشنا شده و این تفاوت‌ها در رفتارهای خود لحاظ می‌کنند. نمونه‌ای از این مسئولان سعید تقوی مسئول اداره امور اقلیت‌های دینی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که طی شانزده سال تصدی این سمت به خوبی با ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی اقلیت‌ها آشنا شده بود و چه بسا این آشنایی را به دیگر مسئولان از جمله مسئولان امور انتظامی نیز منتقل می‌کرد. اکنون قرار است کس دیگری این سمت را به عهده بگیرد و ضرورتاً مدّتی طول خواهد کشید تا او نیز به سازوکار اقلیت‌ها آشنا شود. امّا در کنار این تجربه‌های شخصی که به جای خود مفیدند، نیاز به شناخت سیستماتیک‌تر اقلیت‌های احساس می‌شود. مسئولان ادارت گوناگون دولتی که به هر رو با مدارس، انجمن‌ها، مطبوعات و سایر نهادهای ارامنه و دیگر اقلیت‌ها سروکار پیدا می‌کنند، باید از یک آموزش اولیه در شناخت این جوامع برخوردار باشند. و مقدمه این کار آن است که پژوهش در زمینه شناخت اقلیت‌ها تشویق و بودجه لازم برای آن تامین شود. شاید این پژوهش مبنای تعریف دقیق‌تر رابطه میان دولت و اقلیت‌ها را فراهم کند. این آن چیزی است که به آن نیاز داریم، نه حذف لفظ “اقلیت”.

Be the first to reply

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *