کریسمسی دیگر و بهانه‌ای دیگر برای شادمانی

امشب شبِ کریسمس است، جشن تولد عیسی مسیح، پیامبر مسیحیان جهان. البته گروه‌هایی از مسیحیان، از جمله ارامنه، این مناسبت را دوازده روز بعد، روز ششم ژانویه، جشن می‌گیرند. طبیعتاً بسیاری از ایرانی‌ها نمی‌دانند که کریسمس ارامنه روز دیگری است و به طور طبیعی روز بیست‌وپنجم دسامبر به دوستان ارمنی خود تبریک می‌گویند. سال گذشته در همین ایام در همین روزنامه مطلبی نوشتمو شرح دادم که ماجرا چیست؟ تعدادی از دوستان و آشنایان ارمنی به من انتقاد کردند که مسئله را زیادی شوخی گرفته‌ام و درست حسابی شرح نداده‌ام که دلیل این تفاوت چیست و چرا جشن گرفتن تولد عیسی مسیح در روز شش ژانویه درست‌تر است. تصمیم گرفتم کمی تحقیق کنم و سر از ماجرا در آورم. امّا راستش را بخواهید، بیشتر گیج شدم. در کتاب “جشن‌های کلیسای ارمنی”، اسقف اعظم آرداک مانوکیان می‌نویسد: “درباره تاریخ تولد عیسی آگاهی‌های دقیق و موثقی در دست نیست. انجیل‌ها نیز در این باره آگاهی‌های ناچیزی می‌دهند. هیچ منبعی هم در دست نیست که با آن بتوان تاریخ دقیق میلاد مسیح را نشان داد”. هم او می‌نویسد که تا سده چهارم میلادی، همه مسیحیان میلاد مسیح را روز ششم ژانویه جشن می‌گرفتند، امّا در این سده، کلیسای کاتولیک رم تصمیم می‌گیرد که روز تولد عیسی مسیح را در ۲۵ دسامبر جشن بگیرند. شرح مفصل تاریخ این تفاوت‌ها در همان کتاب آمده است.

خوب که فکرش را بکنیم، با توجه به نبود هرگونه منبع موثق می‌بینیم که این تفاوت زیاد عجیب نیست. عجیب شاید این باشد که امروزه برای تولد عیسی مسیح تنها دو دیدگاه و تنها دو روز وجود دارد. و عجیب‌تر اینکه همه مسیحیان بر سر سال نو به توافق رسیده‌اند و همه روز اول ژانویه را به عنوان سال نو جشن می‌گیرند. و این در حالی است که سال نو هیچ مناسبت مذهبی ندارد و پیش از مسیحیت نیز، همه ملت‌ها سال نویی داشته‌اند. مثلاً سال نو ارامنه پیش از مسیحیت به روایتی در ماه آگوست (چله تابستان) بوده و به روایتی دیگر در ماه مارس (آغاز بهار و در واقع همان نوروز). ظاهراً ارامنه به پیروی از رومیان سال نوی خود را کنار گذاشته و اول ماه ژانویه را که ماه ژانوس (خدای صلح) بوده، به عنوان سال نو جشن گرفته‌اند. گفتم پیچیده است.
این تاریخ‌ها و کنکاش‌ها هرچه پیچیده‌ و گیج‌کننده است، عوضش یک واقعیت عیان و روشن‌تر از روز وجود دارد و آن این که بشر به شادی و خوشگذرانی نیاز دارد. به اوقاتی که خوش باشد، به دشواری‌های زندگی روزمره نیاندیشد، اختلافات و کینه‌ها را کنار بگذارد، خلاصه همه با هم خوش باشند. سال نو و دیگر جشن‌ها، زمانی پیوندی با گردش فصول و اوضاع جوّی و تاثیر آن بر کشت و کار و غیره داشته اند، امّا آنچه امروز مانده است همان نیاز به اوقات خوش است. و این نیاز بشری آن قدر جان سخت است که هیچ مخالفتی از هیچ موضعی و با هیچ استدلالی نتوانسته است نابودش کند.
در تاریخ انگلستان، در دوران حکومت کرومول در اواسط سده هفدهم میلادی، پیوریتن‌ها با جشن‌ گرفتن کریسمس، به عنوان سنتی پاپی و آمیخته با رسوم بت‌پرستانه، به مخالفت برخاستند و حتی پارلمان انگلستان مدّتی کوتاه جشن گرفتن کریسمس را ممنوع کرد. در سده نوزدهم بود که کریسمس با نگاهی انسان‌گرایانه به عنوان مناسبتی برای شادی و کمک به نیکوکاران به طور جدی احیا شد. برخی دیگر از موضع اسکروج خسیس، قهرمان سرود کریسمس چارلز دیکنز که شاید کارتونش را دیده باشید، کریسمس را تخطئه کرده‌اند: وقتی به نان شب محتاجی، چه جشنی ؟ چه کریسمسی؟ و در زمانی دیگر، پیوریتن‌هایی از نوع دیگر، باورمندان به مبارزه برای عدالت اجتماعی، گفته‌اند عید ما وقتی است که در این جهان ظلم و بی‌عدالتی نباشد. امّا هیچ یک از این‌ها کارساز نبوده است و مردم (بیشتر مردم. در اینجا هم حق اقلیت محفوظ است.) می‌خواهند هر از گاهی، تنها خوش باشند. به بهانه‌هایی که خود نیز خیلی جدی نمی‌گیرند؟ مثلاً همین بابا نوئل را بگیرید. منشاء آن زیاد معلوم نیست. گفته می‌شود که از قدیسی به نام سنت نیکلاس که عادت داشت به بینوایان کمک کند و شبانه هدایایی دم در خانه‌شان بگذارد الهام گرفته شده است. امّا ظاهراً لباس قرمز و سفید کنونی‌اش بیشتر ملهم از تبلیغات تجاری کوکاکولاست. امّا کدام کودک اهمیتی می‌دهد که منشاء آن چیست. و فراموش نکنیم که کریسمس بیش از هر چیز جشن بچه‌هاست، که هنوز می‌توانند افسانه پیرمردی چاقالویی را باور کنند که با ریش سفید و لپ‌های گل انداخته و لباس‌های قرمز از سرزمین‌های برف‌گرفته با ارابه‌ای پر از کیسه‌های هدیه راه‌های آسمانی را می‌پیماید تا آن چه را آرزو کرده‌اند به دست‌شان برساند. آیا این مهم‌تر از همه آن بحث‌های گاهنامه‌ای نیست؟

One thought on “کریسمسی دیگر و بهانه‌ای دیگر برای شادمانی

  1. سلام
    پیشاپیش ششم ژانویه تان مبارک
    جناب صافاریان مطلبی توی وبم درباره ی "چند کیلو خرما برای مراسم تدفین" ساخته سالور منتشر کردم خیلی مشتاقم که نظر جنابعالی رو درباره اش بدونم

    سپاس

پاسخ دادن به امیر محسن لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *