یادداشتی درباره‌ی رمان «سرزمین عجایب» جعفر مدرس صادقی

رمانی ۱۶۰ صفحه‌ای که یک پاراگراف بیشتر نیست رمانی ۱۶۰ صفحه‌ای که یک پاراگراف بیشتر نیست؛ یک پاراگراف صدوشصت صفحه‌ای. سرزمین عجایب، آخرین رمان جعفر مدرس صادقی را می‌گویم که به تازگی منتشر شده است. این که این طوری نوشته شده، و نه تنها پاراگراف نداشتنش که کل زبانی که در طول رمان به کار رفته، یک جور احساس حرف زدن بی‌وقفه را به خواننده القا می‌کند. رمانی است که خیلی تند نوشته شده (دست […]

نگاهی به جهانِ جعفر مدرس صادقی

دنیایی تُهی از عشق و شور و آرمان نسبت به جعفر مدرس صادقی، آن مدرس صادقی‌ای که از خلال ده‌ها داستان کوتاه و رمان شناخته‌ام، احساس دوگانه‌ای دارم. از سویی توانایی‌های نویسندگی او را در ادبیات معاصر بهترین می‌دانم و از سوی دیگر نمی‌توانم با ناباوری عمیقی که در آثار او نسبت به هر نوع اعتقاد، آرمان، عاطفه، شور، عشق و دوستی موج می‌زند، احساس همدلی کنم. بیش از این. آن جا که این ناباوری […]

درباره جعفر مدرس صادقی

این یادداشتی قدیمی است درباره دو تا از کتاب‌های جعفر مدرس صادقی. آن را چند سال پیش در پاسخ نظرخواهی روزنامه‌ای نوشته‌ام. اخیراً آن را خواندم و دیدم در بردارنده نظرم به اختصار درباره بهترین داستان‌نویس زنده ادبیات‌ معاصرمان است. هم نقاط قوت کارش و هم آن عیب بنیادینی را که مانع از همدلی عمیق با او می‌شود.  کیست این مدعی بی‌ادعا؟ این اواخر دو کتاب از جعفر مدرس صادقی خوانده‌ام: مجموعه قصه‌های آن طرف […]