نگاهی به رمان «رازهای سرزمین من» نوشته‌ی رضا براهنی

اگر بخواهیم این رمان ۱۲۷۰ را صفحه‌ای توصیف کنیم، اول باید بگوییم بدنه اصلی‌اش، حدود ۷۵۰ صفحه از آن (صص ۳۰۹-۱۰۵۷) که فصلی است با عنوان «نقل حسین میرزا»، سرگذشت حسین تنظیفی است؛ مترجم مستشاران نظامی آمریکا در آذربایجان در اوائل دهه‌ی چهل شمسی، که ناخواسته در جریان قتل یکی از افسران مستشاری به دست تعدادی از گروهبان‌های ایرانی قرار می‌گیرد و به حبس ابد محکوم می‌شود. سرگذشت حسین تنظیفی با آزادی او همراه زندانیان سیاسی در سال ۱۳۵۷ ادامه پیدا می‌کند و رویدادهایش به موازات رویدادهای انقلاب در تهران رخ می‌دهند.اما سیصد صفحه‌ی اول کتاب در فضای کاملاً متفاوتی می‌گذرد.

هوش مصنوعی و ادبیات

چشم‌ها دریچه‌های روح آمیزاد هستند. راه‌های بی‌شماری برای توصیف چشم‌ها وجود دارد. اول خصوصیات آشکار چشم‌ها مثل رنگ ــ آبی، سبز، خاکستری، سیاه، … ــ را توصیف کنید. بعد شکل‌شان را شرح دهید ــ گرد، بادامی، باریک. به شکل و ساختار کلی‌ آن دقت کنید، از ابروها گرفته تا پلک‌ها. شرح دهید که چشم‌ها چگونه در صورت کاراکتر جا گرفته‌اند ــ در عمق، دور از هم، نزدیک هم. حرکات مخصوصی برای‌شان در نظر بگیرید که بیانگر احساسات کاراکتر باشند. بگذارید کاراکتر پلک بزند، چپ نگاه کند، خیره شود، چشم‌هایش برق بزنند.

یادداشتی بر فیلم «پُل خواب» اکتای براهنی

پل خواب اقتباسی است آزاد از جنایت و مکافات و حتی اگر این موضوع در عنوان‌بندی پایانی فیلم ذکر نمی‌شد، آشکار بود؛ اصولاً هر فیلمی که در آن جوانی در گرفتار‌ی مالی پیرزنی را با تبر (یا پتک) بکشد، ناگزیر بیننده را به یاد اثر مشهور داستایوسکی می‌اندازد و او را به مقایسه فیلم با آن رمان می‌کشاند. ما هم برای نزدیک شدن به پل خواب همین راه را انتخاب می‌کنیم و می‌کوشیم ببینیم شباهت‌ها و تفاوت‌های فیلم با جنایت و مکافات چه چیزی را در مورد خود فیلم روشن می‌کنند.

نگاهی به فیلم «وارونگی» بهنام بهزادی

بهنام بهزادی بعد از تمرکز بر زندگی جوانان در فیلم قبلی‌اش قاعده تصادف، این بار زندگی یک خانواده گسترده را موضوع فیلم جدیدش قرار داده است. دو خواهر و یک برادر و مادری بیمار اما با روحیه که با نیلوفر، دختر جوان و مجرد خانواده، زندگی می‌کند. وارونگی داستان بحران این خانواده است و مهم‌تر از آن، داستان شورش نیلوفر علیه مناسباتی که در آن دیگران برای زندگی او تصمیم می‌گیرند بدون این که حتی […]

معرفی مجموعه شعر «به غوغای باران»

تولد در روستایی در ازنای لرستان در یک خانواده‌ی پرجمعیت ارمنی در سال ۱۳۲۱ شمسی. بعد اراک، بعد تهران. تحصیل هنر، مشارکت در گروه شاعران نوجوی گروه ادبی «نُر اِج» (nor ej ، «صفحه‌ی نو»)، تدریس در دانشکده‌ی هنرهای زیبا، نقاشی، مهاجرت به نیویورک. نمایش آثار در گالری‌های معتبر جهان. بعد ارمنستان و مشارکت در بنیانگذاری مرکزی برای گسترش هنر نو و تجربی. زندگی در ایروان و نیویورک. و اینک ترجمه‌ی شعرهای دهه‌ی هشتاد میلادی و پیش‌تر از آن به زبان فارسی.