این است بهروز افخمی

فیلمسازی که آشکارا از سینمای قصه‌گوی آمریکایی هواداری می‌کند، امّا فیلم متکلفی مثل گاوخونی را می‌سازد و انگار نه انگار که فیلمی ساخته که با هر معیاری در سنت سینما اروپا جای می‌‌گیرد. آشکار ضد منتقد است، امّا خود بیش از هر فیلمسازی درباره سینما نوشته، مثل منتقدی به میدان آمده و از گاوخونی دفاع کرده و مستقیم یا غیرمستقیم با منتقدانی برای دفاع از فیلم پیمان بسته. شیفته هاوارد هاوکس و رفاقت‌های مردانه اوست و یکی از بهترین فیلم‌های شخصیت‌های زن ایرانی را در شوکران خلق کرده است. خود را صنعتگر می‌داند و مانند سینماگری مولف می‌گوید این یا آن فیلم مال من نیست چون بر همه مراحل آن نظارت نداشته است. هم خالق روز فرشته است با دنیای اخلاقی سیاه و سفیدش و هم کارگردان جهان پهلوان تختی با بینش سراسر تردیدش. از یک سو معتقد است اصل مسئله توانایی قصه‌گویی و در آوردن آدم‌های زنده است و از سوی دیگر وسواس و زورآزمایی تکنیکی‌اش مثال زدنی است.

سریال ساخته، می‌خواسته تلویزیون تاسیس کند و معهذا می‌گوید تلویزیون را نمی‌شناسد و وقتی سریال می‌سازد انگار یک فیلم سینمایی بلند می‌سازد. با سیاست میانه خوشی ندارد، امّا برای کاندیداهای ریاست جمهوری فیلم ساخته. نماینده مجلس شده، امّا همان جا در جلسات مجلس فیلمنامه می‌نوشته و انگار نه انگار بابت مسئولیت نمایندگی‌اش پولی می‌گیرد. آشکار جزو خودی‌ها بوده و از مواهب روابطش با حکومت بهره می‌گرفته امّا در شوکران یکی از اساسی‌ترین نقدها را متوجه قشر مدیریت متوسط جامعه کرده است. و روح عروس وسوسه‌ بهره‌مندی از مواهب مادی زندگی به بهای تن دادن به رفتاری غیراخلاقی است. فیلم‌بین قهاری است، فیلم‌هایش به شدّت سینمایی است، و در عین حال با ستایش از نویسندگان سخن می‌گوید.

برخی از اینها البته تناقض نیستند، تحولی هستند در طول زمان. مطالعه و تامل و تجربه زندگی باعث شده فیلم‌هایش از ساده‌انگاری به پیچیدگی و از صنعتگریِ بی‌روحِ مثلاً روز شیطان به آدم‌هایِ با روح فیلم‌های اخیر (از جمله سریال ۱۲۵) تکامل پیدا کند. امّا نکته این است که او موضع عوض می‌کند بدون اینکه به موضع پیشینش برخورد کند. دست کم در حضور اجتماعی و مطبوعاتی خود را نقد نکرده است. لحنش با تبختر و یقینی همراه است که گویی همیشه کارش درست بوده و همیشه همین بوده که امروز است. این عیب بزرگش است. حُسن بزرگش این است که شوکران را ساخته است.

2 thoughts on “این است بهروز افخمی

  1. و البته تمام آنچه شما هنرمندانه توصیف کرده اید را عوام فرصت طلبی می نامند. البته باید به خیانت او به تقوایی هم اشاره ای کرد. خیانتی که فقط تقوایی به خاطر آن محاکمه شد

  2. جناب صافاریان عزیز
    خیلی درست و هوشمندانه نوشته بودید. من هم موافقم: حسن او این است که «شوکران» را ساخته… گویا باید به این دیدگاههای عجیب و اظهارنظرهای گاه غیرمنصفانه عادت کرد و به هیچشان انگاشت… یا این که صاحب اثر را از اثر جدا کرد.

پاسخ دادن به محدثه واعظی پور لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *