[nggallery id=7]
آلودگی هوای تهران به حدّی رسیده است که در واپسین ماههای پاییز شهر هیتئی آخرالزمانی به خود میگیرد. راهحلهای اصلی کمابیش مشخصاند امّا سال به سال میگذرد و مشکل همچنان به جای خود باقیست. تعیین تکلیف خودروهای فرسوده، مسئله قیمت بنزین، ساماندهی تولید خودرو و گسترش مترو و حملونقل عمومی هریک میتوانند به کاهش مشکل کمک کنند، امّا اتفاق مهمی نمیافتد. انگار نه تنها با وارونگی جوّ، بلکه به طور کلّی با وارونگی منطق و عقل سلیم در تصمیمگیریهای کلان جامعه روبهرو هستیم.
مشخصات فیلم
کارگردان و نویسنده: روبرت صافاریان
تصویربردار: رضا تیموری
تدوین: وحید باقرزاده
گوینده: وحید باقرزاده (با تشکر از نسیم نجفی)
تهیهکننده: ارد عطارپور / محصول شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی ایران
زمان: ۳۵ دقیقه
موضوع: آلودگی هوای تهران.
پاسخ به پرسشهای هادی مقدم دوست درباره فیلم وارونگی
ــ هنگام ساختن فیلمتان درباره آلودگی هوا تا چه اندازه تحت تاثیر احساسات شخصی خود ــ مثلاً کلافهگی و عصبانیت از آلودگی هوای شهرتان ــ بودید و تا چه اندازه سعی کردید نگاهی همهجانبه نگر به وجوه مختلف مسئله داشته باشید.
ــ من فکر میکنم یک فیلم مستند باید چیزی از هردوی این جنبهها را در خود داشته باشد. اگر آدم نسبت به یک موضوع هیچ موضع و احساسی نداشته باشد بهتر است اصلاً سراغ ساخت آن فیلم نرود، چون حتماً فیلم خشک و خنثایی در خواهد آمد. من چند سال پیش وقتی صبحها خودم پسرم را به مدرسه میبردم، وقتی از خانهام در غرب تهران به طرف شهر میرفتیم و آن فضای غبارگرفته و آلودگی را بالای شهر میدیدم، از خودم میپرسیدم آدم چطور میتواند هر روز صبح بچهاش را به میان این آلودگی ببرد و در آنجا بگذارد که درس بخواند. این همان سوالی است که در ابتدای فیلم هم میشود: فرزند شما در اینجا درس میخواند، همسر من در این اینجا کار میکند، ما در این شهر زندگی میکنیم، باورتان میشود؟ پس احساس شخصی وجود داشته است. امّا وقتی آدم میخواهد درباره یک موضوع اجتماعی حاد فیلم بسازد نمیتواند در محدوده احساسات شخصی خود بماند و باید بکوشد از جوانب و دیدگاههای گوناگون به موضوع فیلمش نگاه کند. یکی از جذابیتهای فیلم مستند این است که وقتی شروع به تحقیق درباره موضوعت میکنی، همیشه به حقایق جدیدی میرسی. در این مورد هم همین طور بود و نتیجه برای من بسیار مایوسکننده بود. من در مراحل مختلف ــ از جمله بعد از آن جلسه کمیته کاهش آلودگی هوا که در فیلم میبینید ــ به این نتیجه میرسیدم که این مشکل هرگز حل نخواهد شد. امروز که نزدیک یک سال از روزهایی که ما در شهر تصویربرداری میکردیم میگذرد، متاسفانه این احساس تقویت شده است، چرا که در همه وجوه مسئله که در فیلم مطرح شده است هیچ پیشرفتی نداشتهایم که هیچ، عقبگرد هم داشتهایم. و پرسشی که در پایان فیلم از یکی از مصاحبهشوندگان میکنم همچنان برای من باقی است که چطور در این هوای آلوده به زندگی خود ادامه میدهیم.
ــ فکر میکنید ساختن فیلم مستند درباره معضلات اجتماعی تاثیری هم در حل مشکلات داشته باشد؟ خود این فیلم آیا میتواند کمکی به حل آلودگی هوا بکند؟
فکر میکنم یک فیلم هم به اندازه خودش میتواند روی فرهنگسازی جامعه که یکی از پیششرطهای اصلی حل معضل است اثر داشته باشد. البته این فیلم هنوز از تلویزیون به نمایش درنیامده و اتفاقاً به خاطر شرکت در جشنواره فجر نمایش آن از تلویزیون قدری به تاخیر افتاد.
ـ از تجربه ساخت این فیلم بگویید. آیا از نتیجه کار راضی هستید؟
یکی از تجربههای ساخت این فیلم این بود که به خاطر گستردگی موضوع ناچار باید انتخاب کرد و در پایان این احساس وجود دارد که برخی از جنبههای مهم مسئله ناگفته مانده است و برخی دیگر از حرفهایی که میخواستی بزنی هرچند در فیلم هست امّا برجسته نشده و در حرفهای دیگر گم است. خلاصه وقتی فیلم تمام میشود تازه میفهمی که اگر دوباره میخواستی آن را بسازی از کجا شروع میکردی، به چه بخشهایی بیشتر میپرداختی و سراغ چه بخشهایی نمیرفتی. یکی از پرسشهایی که در فیلم به قدر کافی به آن پرداخته نشده است وضعیت صنعت خودروسازی است که ارتباط تنگاتنگ با آلودگی هوا دارد و کندوکاو در آن ما را به تعدادی از گرههای ریشهای جامعه میرساند مانند مصرفزدگی، نبود مدیریت، و … امیدوارم در آینده فرصتی پیش بیاید که در این زمینه فیلمی بسازم. اساساً تجربه فیلم ساختن درباره یک موضوع گسترده ــ نه یک آدم خاص یا یک رویداد خاص یا یک مکان خاص ــ پیچیدگیها و چالشهای خاص خود را دارد و تدوین و تنوع لوکیشن و گفتار در در آوردن کاری منسجم در این گونه فیلمها نقش مهمی دارند. دستوپنجه نرم کردن با چالشهای این نوع کار برای من بسیار جذاب بود.
چند لینک:
یادداشت امیر بوالی درباره فیلم
مصاحبه مرضیه ریاحی با من درباره “وارونگی”
Be the first to reply