نقد فیلمنامه: جنایت

بررسی گفت‌وگوی سیاوش-بازرس ابراهیمی در نخستین رویارویی متنی بدون زیرمتن در فیلم جنایت، روابط بین سیاوش و بازرس ابراهیمی، به تعبیر خود فیلمنامه، یک موش‌وگربه‌بازی حسابی است که در دو سطح جریان دارد. یک: در سطح رابطه پلیس و جنایتکار و ترفندهایی که پلیس برای به یافتن جنایتکار و به دام انداختن او به کار می‌بندد، یعنی سطح کنش بیرونی. دو: در سطح برخورد اندیشه‌ها یا می‌توان گفت در سطح فلسفی. ابراهیمی تنها در پی […]

نقد فیلمنامه: نفس عمیق

به سوی مرگ، بدون گلایهدر بحثی که در شماره گذشته درباره شخصیت اصلی فیلم این زن حرف نمی‌زند داشتیم، به این نکته اشاره کردم که بازیگرگزینی و بازی‌سازی نقش مهمی در خلق شخصیت، چنانکه بر پرده سینما می‌بینیم، دارند: “بسیاری از خصلت‌های شخصیت با یک نگاه یا با یک حرکت کوچک سر یا دست ممکن است شکل بگیرند و با خصلت‌هایی که در فیلمنامه طراحی شده‌اند به رقابت برخیزند.” در فیلمی مثل نفس عمیق حضور […]

نقد فیلمنامه: این زن حرف نمی‌زند

تحلیل شخصیت ثریا اردلان وکیل- مادر چند نکته درباره تحلیل شخصیت‌:گفت‌وگو درباره شخصیت‌های یک فیلم بیش از هر بحث دیگری این قابلیت را دارد که به ورطه بحث‌های غیرفنی (مقصود از فن در اینجا فن فیلمنامه‌نگاری است) در بغلطد. ما (منظور هم تماشاگر عادی است و هم چه بسا منتقدان) درباره شخصیت‌های یک فیلم چنان سخن می‌گوییم و قضاوت می‌کنیم که گویی آدم‌های واقعی‌ هستند نه موجودات تخیلی برساخته ذهن فیلمنامه‌نویس و عناصر متن فیلمیک. […]

نقد فیلمنامه: فرش باد

یک کار سفارشی فوق‌العاده! فیلمنامه فرش باد داستان ساده و در عین حال سنجیده‌ای دارد، استفاده درست و موفقی است از الگوهای شناخته شده. گره اصلی داستان که بعد از مقدمه‌ای نسبتاً طولانی به آن می‌رسیم، این است: فرش سفارشی ماکوتوی ژاپنی آماده نشده و باید آن را در زمان کوتاهی بافت. این فرش برای ماکوتو بسیار مهم است، چون به نوعی نماد وفاداری به همسری است که تازه از دست داده است. این گره […]

نقد فیلمنامه: از کنار هم می گذریم

دانای کلّ چهار داستان کوتاهِ به لحاظ ساختاری نه چندان همانند که در جاهایی یکدیگر را قطع می‌کنند، با موضوع مشترکِ حضور پر رنگ مرگ، تأکید بر تداوم زندگی و باز سر بر آوردن مرگ؛ حضور مرگ و زندگی، لحظات شادی و اندوه، در کنار هم؛ و مقدار زیادی حرف درباره زندگی، مرگ و سینما، که البته در بسیاری از جاها با موقعیت اجتماعی گویندگان بی‌تناسب نیستند (امّا کماکان احساس می‌کنی این حرف‌های نویسنده است […]