قصّه در برابر رمان: ریموند دورگنات

داستان سامسون و دلیله در عهد عتیق کتاب مقدس به اندازه‌ای مختصر است که هیچ ناشری آن را حتی به عنوان طرح خلاصه یک رمان نمی‌پذیرفت. به خاطر همین اختصار و کوتاهی است که شخصیت‌پردازی آن بسیار سردستی و مبهم است، به “انگیزه‌ها”ی اعمال آنها هیچ توجهی نشده و داستان در کلیت خود فاقد هرگونه جزئیات قانع‌کننده است، یا درست‌تر این است که بگوییم اصلاً فاقد هرگونه جزئیاتی است. همین خلاصه داستان، در دست سه […]

بازیگری برای فیلم و نقد آن

داستان از اینجا آغاز شد که رضا کیانیان درمقاله‌ای نوشت منتقدان ما بازیگری را نقد نمی‌کنند و به بیان یکی دو جمله‌ای در پایان نقد خود در ستایش یا ابراز ناخرسندی از بازی بازیگران اکتفا می‌کنند. او بر نقطه حساسی انگشت گذاشته بود. هرچند اکنون می‌توانم بگویم این توقع که در نقد هر فیلمی باید با تفصیل به بازی‌ها پرداخت، انتظار نادرستی است و ریشه در سوء‌تفاهم‌هایی درباره نقدفیلم و چیستی سینما هر دو دارد […]

سینما چیست؟ پاسخ گُدار، برگمن، هیچکاک و …

تنها چیزهایی که برای ساختن یک فیلم به آن احتیاج دارید یک هفت‌تیر است و یک دختر. ژان-لوک گدار تا آنجا که به فرایند فیلمسازی مربوط می‌شود، ستاره‌ها ماهیتاً بی‌ارزش ــ و مطلقاً ضروری ــ هستند. ویلیام گُلدمَن فیلم چونان رؤیا، چونان موسیقی. هیچ هنری به اندازه سینما از آگاهی ما در نمی‌گذرد و راست به سراغ احساسات ما در ژرفای اتاق‌های تاریک روحمان نفوذ نمی‌کند. اینگمار برگمان از نگاه من سینما “برشی از زندگی” […]

لذت سینما از نگاه رابین وود، ریموند دورگنات، لورا مالوی و سوزان زونتاگ و پائولین کیل

موقع تماشای فیلم از چه چیزی لذت می‌بریم؟ چه چیز سینما بیننده را مجذوب خود می‌کند؟ به عبارت دیگر سینما چیست و لذتی که از فیلم دیدن می‌بریم چه ربطی به هنر دارد؟ چون فیلم را می‌فهمیم از آن لذت می‌بریم، یا چون آن را حس می‌کنیم؟ در پاسخ این پرسش‌ها بسیار قلمفرسایی شده است. رابین وود به تناقضی که در حظ بردن از تماشای فیلم وجود دارد توجه کرده است: از یک سو برای […]

سینما رفتن به منزله آیین

از وقتی انسان مدرن شد، یعنی به این نتیجه رسید که ”هست، چون می‌اندیشد“، یعنی عقل باور شد، و وقتی این عقل‌باوری به شرق آمد، روشنفکر عقل‌باور شروع کرد به خندیدن به همه پدیده‌های آیینی، به خاطر اینکه غیرعقلانی بودند. گریه کردن به خاطر رویدادهای تاریخی-نمادین بی‌معنی می‌نمود و آداب و رسوم آیین‌های دینی از یک منظر عقل‌گرایانه، هیچ مفهومی نداشتند و خرافافه‌گرایی نام می‌گرفتند. امّا همین انسان مدرن نمی‌دید ــ و نمی‌بیند ــ که […]