ما پنج نفریم. من، سردبیرمان، منشی، معلم و سرمایهدار. مجلهای در میآوریم به زبانی که تعداد اندکی آن را میدانند. اگر قدیم ها بود پیدا کردن چاپخانهای که حروف این زبان را داشته باشد و بتواند مطالب ما را حروفچینی کند مشکل میشد، امّا امروز با جهانی شدن تکنولوژی و چاپ کامپیوتری دیگر نیازی به حروف مخصوص و چاپخانه مخصوص نیست و مجلهمان را در هر چاپخانهای میتوانیم در بیاوریم. یادم رفت بگویم، اسم مجلهمان […]
تریستانا: سکانس اتود انقلابی
اگر بخواهیم داستان تریستانا را در چند جمله خلاصه کنیم، میتوان گفت داستان مرد سالخوردهی آنارشیستی است به نام دون لوپه و عشق او به دخترخوانده جوان و معصومش تریستانا (یا سوء استفادهاش از او)، ورود نقاش جوانی به نام هوراشیو به زندگی دخترک و جدایی او از پدرخوانده و خانهی او، و در انتها، برعکس شدن نقشها: برگشت زن و از دست دادن یکی از پاهایش، تبدیل او از دخترک از همه جا بیخبر […]
سهراب شهید ثالث: افسانه و واقعیت
شنیده بودیم شهید ثالث در آلمان فیلمهای مهمی ساخته و نسخههای نه چندان خوب برخی از آنها را جسته گریخته دیده بودیم، اما تماشای یکجای نُه فیلم از این فیلمها، در واقع اکثریت فیلمها منهای چند تایی که مشکل ممیزی یا کپی رایت داشتند، در برنامهی مرور آثار او در موزهی هنرهای معاصر در سال گذشته و اکنون نمایش تعدادی از آنها در گروه سینماهای هنر و تجربه، چیز دیگری بود. بخصوص تماشای سه فیلم […]
نگاهی به فیلم مستند «رادیوگرافی یک خانواده»
رادیوگرافی = استخوانبندی بدون گوشت و خون اخیراً فیلم مستند رادیوگرافی یک خانواده ساختهی فیروزه خسروانی در جشنواره فیلم مستند آمستردام (ایدفا) و برخی جشنوارههای سینمایی دیگر به نمایش در آمده و جایزهی اول ایدفا در رشتهی فیلمهای مستند بلند را از آن خود کرده است. در فضای مجازی و در فصلنامهی بخارا هم دربارهی آن نوشته و سخن گفتهاند. از خواندههایم میدانستم که فیلم دربارهی خانوادهی فیلمساز است، مشخصاً دربارهی پدر و مادر او […]
آخرین داستان چخوف
انقلاب چون عشق آخرین داستان کوتاهی که چخوف نوشته «عروس» نام دارد. این داستان هم در مجموعه آثار او به ترجمهی سروژ استپانیان هست و هم در کتاب دربارهی عشق (نشر نو، ۱۳۹۷) به ترجمهی رضا امیررحیمی گنجانده شده است. چخوف این داستان را در سال ۱۹۰۳ نوشته است، یعنی یک سال پیش از مرگش. داستان دربارهی زن جوانی است در شهرستانی کوچک که نامزد کرده و قرار است بهزودی عروسی کند. مردی به نام […]