جذابیت پنهان مناسبات بینامتنی داستانهای هستند که نخوانده میدانی؛ لازم نیست شاهنامه خوانده باشی تا داستان فرزندکشی رستم و قصه عشق بیژن و منیژه و گذشتن سیاوش از میان شعلههای آتش را بدانی. به همین سان لازم نیست اَدیسه هومر را خوانده باشی تا درباره سایرنهای اغواگر و غولهای یک چشم چیزهایی بدانی ــ دست کم برای کسی که در غرب بزرگ شده و به مدرسه رفته چنین است. تاریخ نگارش ادیسه به سده هشتم […]
برچسب: فیلمنامه
مقدمه فارگو و قضیه رفتگر بجنوردی
میان داستانهای واقعی درباره گذشته، مادر بزرگ این داستان را هم که سالهای قبل در نیویورک اتفاق افتاده بود برایمان تعریف میکرد. روزی مادر بزرگ در خانه تنها بوده که صدای زنگ در را میشنود. در را باز میکند، به گفته خودش با زن “گنده سیاه سوختهای” رو در رو میشود که خسته و تشنه از او تقاضای جرعهای آب میکند. مادر بزرگ به داخل دعوتش میکند و میرود آب بیاورد. مادر بزرگ پیش از […]
درباره بار ایدئولوژیک چند فن فیلمنامهنویسی در جدایی نادر از سیمین
موقعیت: نخستین روز کار راضیه در خانه نادر و سیمین در فن داستانگویی از هر نوع آن، خلق موقعیتهایی که به خودخود جالب، بیانگر و معنادار باشند و علاوه بر این، باعث شوند خلق و خو و شخصیت آدمهای حاضر در آن آشکار شود، بسیار مهم است. بسیاری از داستانهای کوتاه در اصل یک موقعیت هستند و بس، منتها یک دنیا حرف در خود دارند. اصغر فرهادی به عنوان فیلمنامهنویس در خلق موقعیتهای جالب، که […]
مجموعه نقدهای فیلمنامه ای که برای مجله فیلم نگار نوشته ام
در اوائل کار مجله فیلم نگار، در فاصله سال های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵، بخصوص در مدّتی که دوستم جابر قاسمعلی مسئولیت صفحات نقد فیلمنامه آن مجله را به عهده داشت، من هم مرتب درباره فیلمنامه های فیلم های آن سال ها می نوشتم. در اواخر این دوره به نوعی نقد تخصصی یکی از اجزای فیلمنامه رسیده بودیم و من نقدهایی بر شخصیت پردازی و دیالوگ نویسی برخی از فیلم ها نوشتم که تجربه های خوبی […]
نقد فیلم چهارشنبه سوری
حُسنهای فیلم یکیدوتا نیست. بازیهای درخشان، دکوپاژ و ضرباهنگ نفسگیر، دیالوگهای روان و طبیعی و مؤثر، و … حاصل همه این مهارتهای فنی و جزئی، ارائه تصویری باورپذیر از زندگی پرتنش خانواده طبقه متوسط امروزی جامعه ما که به عنوان سندی نیرومند در این زمینه باقی خواهد ماند. فرهادی به گمان من تا امروز فیلم به فیلم بهتر شده است، و این درسینمایی که بسیاری از کارگردانها کار اولشان بهترین کارشان است، جای خوشحالی است. […]