باورتان میشود رعایت نزاکت و پرهیز از سخن گفتن بیادبانه و بیتربیتی، یکی از موتورهای محرک تحولات زبان باشد. مثلاً همین کلمهی توالت را در نظر بگیرید. ببینید چه تاریخچهی غنیای دارد. مبال، مستراح، دست به آب، توالت، دبلیو سی، سرویس بهداشتی … به نظر میآید هریک از این عبارت اوایل برای پرهیز از به کار بردن لغت قبلی ساخته شدهاند، اما بعد از مدتی با آن عمل ناشایست پیوند خوردهاند و برای پرهیز از […]
دسته: نقد فرهنگ
مطالب نوشته شده در صفحه آخر روزنامه شرق روزهای شنبه
لطفاً «درب» را آهسته ببندید!
خواننده حتماً قبول دارد که امروز همه به آن تخته یا ورق فلزی مستطیلی شکلی که خانهمان را از کوچه یا راهپلهی ساختمان یا اتاقی را از باقی خانه جدا میکند، میگویند «در». در زبان فارسی امروز، کسی به بچهاش نمیگوید «درب را ببند!» یا از خودش نمیپرسد «کلید درب خانه را کجا گذاشتهام؟»، نه تنها در گفتگوی روزمره، بلکه حتی در داستانها و نوشتههای روزنامهها و وبلاگها و یادداشتهای شبکههای اجتماعی هم همه میگویند […]
نکتهای در کتاب «بیباد، بیپارو» نوشتهی فریبا وفی
بغل کردن یا بغل نکردن؟ چاپ سوم مجموعه قصههای فریبا وفی به نام بی باد، بی پارو را تازگی خواندم. در این کتاب داستان بسیار کوتاهی هست درباره بغل کردن. خانم صدری که تازه از آمریکا آمده راوی داستان را که عادت ندارد نزدیکانش را بغل کند شماتت میکند که چرا مادرش را بغل نمیکند و درباره فواید بغل کردن داد سخن میدهد. بالاخره راوی که به قول خودش چهل سال است مادرش را بغل […]
بیش از هر زمان دیگری مینویسیم
زبان با سواد، یعنی توانایی خواندن و نوشتن، فرق دارد. همهی آدمهای بیسواد هم که در طول تاریخ، جز شاید دهههای اخیر، تعدادشان از آدمهای باسواد خیلی بیشتر بوده، از زبان استفاده کردهاند. این است که نوشتن (و خواندن) مهارت خیلی تازهای است. و جالب این است که این روزها بیش از هر زمان دیگری در تاریخ، آدمها مینویسند. با رواج تکنولوژیهای نو، امروز چیزهایی را مینویسیم که تا چند وقت پیش فقط حرفشان را […]
ایزی رایدر و جنبش «ضد فرهنگ»: طغیان جوانان علیه ریاکاری و محافظهکاری
ایزی رایدر یکی از نخستین فیلمهایی بود که اواخر دههی ۱۳۴۰ در سینما شهر قصه بر پرده رفت؛ سینمایی که اختصاصاً فیلمهای هنری نشان میداد. روزگاری بود که سینهفیلیا و هیپیگری روح جوانان جهان را تسخیر کرده بودند. روحیهی طغیان و حس نارضایتی از وضع موجود، مفهومی گنگ بود بدون مرزهای مشخص که به نظر میآمد عشق سینما و هیپیگری ــ که معنای ظاهریاش بلند کردن مو و گذاشتن ریش و کنار گذاشتن آراستگی ظاهر […]